برای اولین بار است که محققان نشان می دهند با تحریک غیرتهاجمی مغز می توان یک مکانیسم مشخص که مستقیما با رفتار انسان در ارتباط است را تغییر داد.

این دستاورد یک پیشرفت بزرگ در این مسیر تلقی می شود؛ چرا که با توجه به این یافته های جدید، می توان روش های جدیدی برای درمان اختلال های مغزی مثل بیماری اسکیزوفرنی، افسردگی، آلزایمر و بیماری پارکینسون پیدا کرد.

تحریک مغز و تغییر رفتار انسان؛ درباره مطالعه

محققان به منظور انجام این مطالعه، از “تحریک تغییر جریان خارج از جمجمه” برای اصلاح رفتار استفاده کردند. این تکنیک با عنوان تلفیق عصبی هم شناخته می شود.

در این روش، یک جریان الکتریکی اندک به مغز داده می شود و به طبع آن، زمان فعال سازی سلول های مغزی تغییر داده می شود.

تغییر زمان بندی فعال شدن نورون ها به نوروپلاستی (یا انعطاف پذیری عصبی) مربوط می شود. در نوروپلاستی، ارتباطات میان سلول های مغزی تغییر داده می شود. رفتار، یادگیری و قدرت شناختی در انسان مستلزم وجود این ارتباطات است.

به گفته دستیار پروفسور این مطالعه، “بررسی های قبلی نشان داد که مغز فقط زمان های مشخصی به تحریک پاسخ می دهد. یافته های ما نشان می دهد که این رابطه به مرور زمان تغییر کرده و همزمان با شروع تحریک خارجی، مغز به مرور زمان خودش را با این شرایط وفق می دهد. این مشاهدات نشان می دهد که فعالیت مغز به نحوی در حال تغییر است که در گذشته انتظارش را نداشتیم.”

به این مرحله، “تغییر فاز عصبی” گفته می شود. در این حالت، فعالیت مغز به مرور زمان و در واکنش به یک الگوی تکراری، مثل یک رخداد خارجی یا تحریک غیرتهاجمی، تغییر می کند.

تحریک مغز و تغییر رفتار انسان

یافته های مطالعه

این مطالعه ثابت کرد که تحریک غیرتهاجمی خارجی در هر سه روش (مدل های محاسباتی، مدل های انسانی و حیوانی) به مرور زمان فعالیت مغز را تغییر می دهد.

وی در ادامه می گوید، “زمان بندی انجام این الگوی تکراری مستقیما بر فرایندهای مغز، مثلا نحوه مسیریابی، حرکت و قدرت حافظه، تاثیر می گذارد.”

این روش جدید نشان می دهد که مغز خودش را با تحریک خارجی وفق می دهد. با این روش می توان میزان فعالیت مغز را کم یا زیاد کرد. اما زمانی کارآمدی بیشتری دارد که مکانیسم های مشخص در مغز که بر رفتارها تاثیر دارند را هدف قرار داد.

جالب است که با این روش جدید می توان حافظه بلند مدت و قدرت یادگیری را هم تقویت کرد.

هدف محققان این است که از این روش برای درمان اختلال های روانشناختی و نورولوژیکی استفاده کنند. آن ها می گویند قصد دارند با کمک این اطلاعات، روش های منحصر به فردتری برای درمان اسکیزوفرنی، افسردگی، آلزایمر و پارکینسون پیدا کنند.