به تازگی، محققان توانستند مکانسیمهایی که آپنه انسدادی خواب (OSA) را با زوال عقل در موشها مرتبط میکنند، بررسی کنند. آنها به این نتیجه رسیدند که پایین بودن سطح اکسیژن ناشی از آپنه خواب، میتواند به بالا رفتن خطر ابتلا به بیماری زوال عقل و آلزایمر در موشها کمک کند. محققان خاطر نشان کردند که این یافتهها، میتواند اهمیت غربالگری افراد میانسال و مسن که در معرض خطر ابتلا به بیماری آلزایمر هستند را بیشتر کند.
امروز در سایت دکتر چک، قصد داریم به بررسی جدیدترین یافتههای علم پزشکی درباره ارتباط بین آپنه انسدادی خواب و بالا رفتن خطر ابتلا به بیماری فراموشی یا همان چیزی که با نام آلزایمر شناخته میشود، بپردازیم. با ما همراه باشید…
نتایج این تحقیقات چه بوده؟
از گذشته تاکنون، باور محققان بر این بوده که بیماری آلزایمر (AD) به دلیل تغییرات سلولی (که منجر به جمع شدن پروتئینهای آمیلوئید-بتا در مغز میشود) رخ میدهد. با این حال، تا امروز، محرکهای فیزیولوژیکی زمینهای که در پشت این فرآیند قرار دارند، ناشناخته باقی مانده است.
مطالعات اپیدمیولوژیک توانسته مشکل آپنه خواب را به عنوان یکی از عواملی که باعث بالا رفتن احتمال ابتلا به بیماری زوال عقل میشود، شناسایی کند. آپنه انسدادی، باعث اختلال در تنفس در زمان خواب میشود و بیش از 50 درصد سالمندان، به این مشکل دچار هستند.
اخیرا، محققان ارتباط بین آپنه انسدادی و بیماری آلزایمر را در موشهای آزمایشگاهی بررسی کردهاند و دریافتند که هیپوکسی نوسانی (که باعث اختلال در سطح اکسیژن خون میشود) با تغییرات پاتولوژیک مشخصه آلزایمر، مرتبط است. بر اساس تحقیقات آنها، بازگرداندن سطح اکسیژن خون در طول خواب، میتواند از این تغییرات جلوگیری کند.
نتایج این مطالعه در سایت Nature منتشر شده است.
ارتباط بین کمبود اکسیژن و بیماری آلزایمر
برای بررسی ارتباط بین این دو مشکل، چندین آزمایش مختلف بر روی موشهایی که مبتلا به آلزایمر و آپنه خواب بودند، انجام شد. در یکی از این آزمایشها، محققان اثرات آپنه خواب بر روی موشهای مبتلا به آلزایمر را بررسی کرده و دریافتند که آپنه خواب، میتواند کاهش شناختی در موشهای مبتلا به آلزایمر را تشدید کند.
همچنین، آنها دریافتند که این دسته از موشها در مقایسه با گروه کنترل، پلاکهای آمیلوئید-بتا و نورونهای پیش مغز پایه کولینرژیک (cBF) بیشتری دارند. این نورون ها، باعث تنظیم فرآیندهای شناختی میشوند و جزو اولین سلولهایی هستند که پس از ابتلا به آلزایمر، دچار انحطاط میشوند.
در آزمایش بعدی، محققان به دنبال این بودند که آیا اختلالات خواب میتواند مسئول تجمع آمیلوئید-بتا و انحطاط cBF باشد یا خیر؟ برای انجام این آزمایش، آنها اثرات بیخوابی بر روی موشهای مبتلا به آلزایمر (و نه آپنه خواب) را بررسی کردند. در نهایت، این دسته از موشها، کاهش حافظه کاری را تجربه کردند؛ اما تعداد نورونهای cBF در آنها برابر با گروه کنترل بود. همچنین، سطح التهاب و آمیلوئید-بتا در این موشها نیز مشابه گروه کنترل برآورد شد.
در آزمایش دیگر، محققان برای 4 هفته، موشها را در 8 ساعت از روز، در معرض کاهش اکسیژن قرار دادند (80% نسبت به حالت معمولی). در پایان این آزمایش، نتایج نشان داد که تعداد نورونهای cBF در موشهایی که در معرض هیپوکسی (کاهش سطح اکسیژن) بودند، تفاوت معناداری با موشهای گروه کنترل نداشت.
در مجموع، محققان به این نتیجه رسیدند که هیپوکسی مزمن و محرومیت از خواب کافی، به تنهایی باعث بالا رفتن خطر ابتلا و آسیبهای آلزایمر نمیشود.
در آزمایشهای دیگری، آنها هیپوکسی نوسانی را به عنوان مکانیزم اصلی ارتباط بین آپنه خواب و بیماری آلزایمر شناسایی کردند. سپس، اثرات افزایش سطح اکسیژن خون بر روی آمیلوئید-بتا و cBF را بررسی کردند و برای انجام این کار، موشهایی که به طور همزمان به آپنه خواب و آلزایمر مبتلا بودند را برای مدت 4 هفته، در یک دوره خواب 12 ساعته، در معرض سطح بالای اکسیژن قرار دادند.
این دسته از موشها، نسبت به گروه کنترل، دارای التهاب آمیلوئید، سلولهای عصبی cBF و آسیب کمتری بودند.
چرا آپنه خواب درمان نشده خطرناک است؟
در صورتی که به علت آپنه خواب، سطح اکسیژن خون پایینتر از حد معمول خود قرار بگیرد، سرعت مرگ سلولهای مغزی که مسئول تمرکز و عملکردهای اجرایی مغز هستند، افزایش مییابد. همچنین، پایین بودن سطح اکسیژن، میتواند به التهاب بیشتر و تشکیل پلاکهای آمیلوئید-بتا منجر شود.
محققان به این نتیجه رسیدهاند که آپنه خواب، عاملی خطر آفرین برای آلزایمر است و حتی در صورت عدم وجود آلزایمر نیز میتواند آسیبهای زیادی را به مغز وارد کند. تحقیقات نشان میدهند که درمان آپنه خواب، میتواند نتایج مثبتی بر روی متوقف کردن روند بیماری آلزایمر داشته باشد.
همچنین، تحقیقات انجام شده، نشانگر مولکولیای را شناسایی کردند که میتواند به درمان مشکل آپنه خواب در بیماران مبتلا به آلزایمر کمک کند. با این حال، برای بررسی تاثیر این راهکارها، به آزامایشهای بالینی در مقیاسهای بزرگتری نیاز است.
بررسی تنفس در اختلالات خواب
تا این لحظه، بدیهیترین محدودیت این است که این مطالعه، بر روی موشها انجام شده و در حال حاضر، محققان نمیدانند که آیا نتایج این آزمایش را میتوان به انسان نیز تعمیم داد یا خیر؟
علاوه براین، محققان همچنان به دنبال درک پاتوفیزیولوژی در پشت ابتلا به آلزایمر هستند. بنابراین، دشوار است که بتوان با قاطعیت کامل، آپنه خواب را به آلزایمر در انسان مربوط دانست. با تمام این تفاسیر، این احتمال وجود دارد که مشکلات تنفس در زمان خواب، بتواند بر انواع مختلفی از زوال عقل در انسان تاثیر بگذارد.
از طرف دیگر، میبایست تحقیقات گستردهای بر روی اثرات هیپوکسی نوسانی بر روی جنسیتهای مختلف انجام شود؛ چرا که تفاوتهای جنسی شناخته شدهای در تظاهرات بالینی مربوط به آپنه خواب، در بین مردان و زنان وجود دارد.
به عنوان مثال، آپنه خواب در مردان، بدون حرکت چشم بدتر میشود؛ در حالی که در زنان، با حرکات چشم سریع، شدیدتر است.
از طرف دیگر، محققان زیادی بر این باورند که اگر چه این تحقیقات توانسته راههای زیادی را پیش روی آنها قرار دهد، اما سوالات زیادی را بیپاسخ گذاشته است.
آیا یافتههای جدید میتوانند مفید باشند؟
قطعا بله! در بیماران مبتلا به زوال عقل که در مراحل اولیه قرار دارند، در صورتی که تشخیص بر پایین بودن سطح اکسیژن در طول خواب داده شود، جبران کم بودن سطح اکسیژن، میتواند پیشرفت بیماری را تا چندین سال به تعویق بیاندازد.
پزشکان میتوانند از تستهای آپنه خواب استفاده کرده و به طور قابل توجهی، عوامل خطر و پیشرفت این بیماری را به حداقل برسانند.
در حال حاضر، آپنه خواب جزو مشکلاتی است که بسیار کمتر از آنچه که باید، مورد نگرانی قرار گرفته و تشخیص داده میشود. انجام غربالگری و درمان مناسب برای آپنه خواب، میتواند راهی امیدوار کننده برای جلوگیری از تخریب عصبی و زوال عقل باشد.
محققان بر این باورند که علم پزشکی باید به سمتی حرکت کند که در آینده، افراد آسیب پذیر در مقابل آپنه خواب، به سرعت شناسایی شده و ارزیابیها و انتخاب درمان مناسب برای آنها صورت گیرد.
سخن پایانی
آپنه خواب، یکی از شایعترین اختلالات خواب به شمار میرود و از آنجایی که علائم ظاهری چندان مشخصی ندارد، اغلب تشخیص داده نمیشود. تحقیقات جدید نشان دادهاند که اختلال آپنه خواب و کمبود سطح اکسیژن ناشی از آن، میتواند بر روی تسریع آسیب به عصب در موشهای مبتلا به آلزایمر و زوال عقل تاثیر داشته باشد و شدت این بیماری را افزایش دهد.
برای تعمیم نتایج این آزمایش به انسان، آزمایشها و تحقیقات بیشتری نیاز است.