والدین خوانده بودن هم می تواند سخت باشد و هم خوشایند و شیرین. درست مانند فرزندان واقعی، رابطه با فرزند خوانده ها نیز دارای سختی خاص خود است و با گذشت زمان تکامل پیدا می کند. با درنظر گرفتن شش راه حلی که در ادامه گفته خواهد شد می توانید این رابطه را تقویت کنید.

1-این رابطه دو طرفه است.

شما هیچ رابطه ایی را نمی توانید بصورت یکطرفه ایجاد کنید مخصوصا این مورد را. تاثیر رویکرد شما بر کودکانی با سن کمتر خیلی بیشتر از کودکان با سن بالا می باشد. برای کودکان با سن بالا مقدار تاثیر بستگی به هوشیاری و آگاهی کودک از رابطه ی دو طرفه دارد.

2- رابطه را بصورت طبیعی ایجاد کنید و کودک را وادار نکنید.

به آرامی پیش بروید تا زمان کافی برای درک کودک را داشته باشید. با کودک به عنوان یک شخص ارتباط ایجاد کنید و از شوخ طبعی، کنجکاوی ذهنی و حتی علاقه به موسیقی او تمجید کنید. به یاد داشته باشید که دوست داشتن با گذشت زمان اتفاق می افتد و شما به مرور به فرزند خوانده خود علاقه پیدا خواهید کرد. به هرحال ضوری است که به نقش تان با آنها، به خودشان و رفتار مهربانه ایی که دارید احترام بگذارید.

رابطه والدین با فرزند

3- شما والدین خوانده اید نه والدین اصلی.

با همسرتان صحبت کنید و بگوید که نقشتان در این رابطه چیست و چگونه می خواهید آن را گسترش دهید. ممکن است بیش از یک پرستار کودک(زمانی که مادر یا پدر در دسترس نیست)، بزرگسال محترم(مانند عمه،خاله یا عمو ودایی) یا والدین واقعی با تمامی اعتبار و احترام باشید.
کودک هر چقدر کوچک تر باشد(کمتر از 6سال) شخصیت والدینی شما بهتر شکل می گیرد. هرچند سن کودک هرچه باشد، شما با گذشت زمان اعتبار و احترام بیشتر بدست خواهید آورد.

4-شما نمی توانید جای والدین از دست داده را بگیرید.

والدین اصلی در روح و روان کودکان ثابت هستند. خواه آنها مرده، جدا شده یا خانواده را ترک کرده باشند. هر چقدر هم شما وظایف والدینی تان را بخوبی انجام دهید نیز این واقعیت تغییری نخواهد کرد. بنابراین ضروری است که در مورد والدین اصلی او مودبانه صحبت کنید. شما با احترام به جایگاهی که والدین اصلی در قلب و ذهن کودک دارد ( حتی اگر در زندگی فعلی آنها به طور جدی فعال نباشد)، به کودک اجازه می دهید تا احساسات خود را نسبت به آن والدین داشته باشد، و ایضا بتواند رابطه ویژه خود با شما را توسعه دهد.

5-همسرتان را به عنوان یک والدین حمایت کنید.

افکارتان را در رابطه با نحوه تربیت کودکان با همسرتان به اشتراک بگذارید ولی اجازه دهید تصمیم گیرنده خودش باشد. اگر همسرتان و شریک زندگی سابق او در مورد مسائل والدینی بحث می کنند، در کارشان دخالت نکنید. انجام کارهای خارج حیطه وظایف شما مانند عصبانی شدن به شریک زندگی سابق همسرتان فقط باعث از بین رفتن اقتدار همسرتان می شود. در عوض زمانی که با او تنها هستید از او برای محکم ماندن در کنار خانواده اش حمایت کنید.

6-به خاطر بسپارید که تربیت فرزند یک امر آموختنی است.

تربیت فرزندان نه تنها یک کار دشوار است بلکه یک نعمت خاص و سخت است از این رو اگر تا بحال فرزندی بزرگ نکردید یا زیاد در کنارشان نبودید، می توانید مانند یک مربی توصیه هایی به آنها بکنید. صادقانه اعتراف کنید که در این کار تازه وارد هستین و حس مثبتی نسبت به کاری که میخواهید انجام دهید، دارید. اینچنین خود باوری و واقع بینی باعث خواهد شد تا سنگینی مسئولیت را راحت تر تحمیل کنید و زندگی برایتان آسان تر خواهد شد.
این نوع نگرش باعث خواهد شد تا موقع کمک گرفتن از همسرتان یا افراد بزرگسال دیگر که در این زمینه با تجربه هستن احساس آزادی و راحتی کنید. زمانی که احساس کردید اعتماد بنفس تان کم شده از تشویق ها و دلگرمی آنها استفاده کنید.
و در آخر، همان مقدار که تقویت رابطه با فرزند خوانده مهم است، ارتباط خوب با شریک تان نیز اولویت دارد. این ارتباط و نقشها همبستگی شما به عنوان والدین را تقویت می کند.