وقت جدایی رسیده است؛ علائم را بشناسید! پستی و بلندی های زندگی و رابطه و به پایان رسیدن زندگی دو نفره دو مقوله جداگانه است و هر کدام علائم و نشانه های مختص به خودش را دارد اما خبر بدی برای تان داریم: معمولا تشخیص این دو وضعیت برای اکثر مردم خیلی کار سختی است. با این حال، یک سری علائم واضح و آشکار هم وجود دارد.

معمولا تمام انسان ها تا حالا نقطه ای را در زندگی شان تجربه کرده اند که به دو راهی رسیده اند و نمی دانند باید چه کاری انجام دهند.

در این مقاله از سایت دکتر چک می خواهیم به علائم و نشانه های فرا رسیدن زمان جدایی اشاره کنیم.

تمام روابط منحصر به فرد هستند

به تازگی مطالعه ای بسیار معتبر توسط گروهی سرشناس درباره عوامل تاثیر گذار در شکست رابطه انجام شد. شاید برای تان جالب باشد بدانید که میزان تفاوت ها و شباهت های میان دو طرف اصلا تاثیر زیاد و چشمگیری بر میزان موفقیت رابطه ندارد.

زن و شوهر هر کدام تفاوت هایی با یکدیگر دارند؛ مثلا یکی ساکت تر و گوشه گیر و دیگری حسابی برون گرا و اجتماعی است.

حتی اگر سخت باشد، اما بعضی از زوج ها خیلی خوب می دانند چگونه باید درباره این تفاوت ها صحبت کرده و اصلا نگذارند مشکلی از این بابت پیش بیاید.

یک دسته دیگر از زن و شوهرها هم مدام در سروکله هم می زنند و اصلا نمی توانند بر سر هیچ مسئله ای با هم کنار بیایند. جالب این است که اکثر این دعواها و درگیری ها بر سر مسائل کوچکی است که با کمی تلاش می توان آن ها را برطرف کرد.

با این حال، تمام دعوا و بحث ها به این مسائل ساده ختم نمی شوند، مشکل آنقدری بزرگ شده که یکی از طرفین از این وضعیت خسته شده و دیگری را ترک می کند و یا شاید خانم کمی گریه کرده و نهایت چند روز با هم قهر باشند.

این وضعیت تا جایی ادامه پیدا می کند که یک نفر کوتاه آمده و با هم آشتی کنند اما توجه داشته باشید که مشکل اصلی و عامل این درگیری ها مشخص نشد؛ فقط یک مرهم روی آن قرار گرفت. هر لحظه امکان درگیری دوباره بر سر همین مسائل وجود دارد.

چگونه متوجه شویم زمان جدایی رسیده است؟

در ادامه به رایج ترین و شایع ترین نشانه های این وضعیت اشاره می کنیم. اگر چندین مورد از این نشانه ها را در وضعیت فعلی مشاهده کردید، شاید بد نباشد به خودتان اعتراف کنید که زمان جدایی رسیده است.

1. مدام قهر کرده و دوباره آشتی می کنید.

معمولا وقتی با چالش مهم و جدی مواجه می شویم، این مسائل پیش می آید و گاهی اوقات از هم دیگر دلخور می شویم اما اگر به خودتان بیایید و ببینید که امروز قهر هستید و فردا آشتی می کنید، بد نیست دلیل این وضعیت را از خودتان بپرسید.

این وضعیت نشان می دهند آنقدرها هم که ادعا می کنید شیفته و دلباخته یکدیگر نیستید!

2. فقط شما فداکاری و از خود گذشتگی می کنید.

تمام روابط به فداکاری و از خود گذشتگی نیاز دارند و در اصل از این طریق می توانیم عشق و حمایت خودمان از طرف مقابل را نشان دهیم.

مثلا بگذارید همسرتان انتخاب کند امشب کدام رستوران غذا بخورید یا امشب کدام فیلم را تماشا کنید. اما فداکاری همیشه هم اینقدر ساده نیست و گاهی اوقات باید تصمیم های بزرگ تری بگیرید، مثلا به کشور دیگری مهاجرت کرده یا یک پیشنهاد کاری جدید را بپذیرید.

اگر احساس می کنید مدام شما از خود گذشتگی می کنید، مثلا یک فرصت شغلی خوب را به خاطر او رد می کنید اما همسرتان اصلا برایش اهمیتی ندارد، باید بگوییم که این رابطه خیلی دوام نخواهد داشت.

3. نمی توانید به طرف مقابل اعتماد کنید.

مدام از خودتان سوال می کنید که آیا همسرم واقعیت را به من می گوید یا این که وسوسه می شوید موبایلش را چک کنید.

اگر طرف مقابل سابقه دروغ گویی یا خیانت داشته باشد، این مسئله خیلی زود به عامل نابودی رابطه تبدیل می شود.

4. ارزش های مهم شما با یکدیگر فرق می کنند.

حتی اگر ارزش زیادی برای طرف مقابل قائل باشید و حسابی به او اهمیت بدهید، لحظه ای می رسد که متوجه متفاوت بودن ارزش هایتان با یکدیگر می شوید.

مثلا اگر شما دوست دارید همیشه در حال سفر و گردش باشید اما همسرتان دوست دارد بچه دار شود، متاسفانه این علامت نشان می دهد این رابطه خیلی دوام نخواهد داشت.

5. دیگر وضعیت طرف مقابل برایتان مهم نیست و هیچ کاری نمی کنید.

دیگر به نقطه ای رسیدید که برایتان مهم نیست همسرتان روزش را چگونه سپری کرده است؟ دوست دارید این وضعیت را درست کنید اما اصلا انگیزه ای ندارید؟ متاسفانه این هم یکی دیگر از نشانه های پایان رابطه است.

6. احساس می کنید قربانی سوء استفاده احساسی یا فیزیکی شده اید.

هر گونه سوء استفاده، نشان دهنده حضور در یک رابطه سمی است. همسرتان اجازه آسیب زدن، ترساندن، کنترل یا منزوی کردن شما را ندارد.

با این که تشخیص علائم سوء استفاده جنسی کار آسان تری است اما معمولا علائم احساسی و ذهنی را نمی توانیم خیلی راحت تشخیص دهیم.

هرگز این نکته را فراموش نکنید که تمام انسان ها باید با احترام و به درستی با شما برخورد کنند.

7. خودتان را دوست ندارید.

معمولا این افراد بعد از یک مدت که می گذرد از همراهی و در کنار طرف مقابل بودن لذت نبرده و حتی به نقطه ای می رسند که دیگر خودشان را هم دوست ندارند. یک رابطه سالم باید باعث شود به زیبایی های ذاتی خود پی ببرید.

اگر به خاطر رفتارهای همسرتان احساس خوبی نسبت به خودتان ندارید، نشان می دهد وقت پایان دادن به این رابطه رسیده است.

8. مدام در سر و کله هم می زنید!

با این که دعوا و جر و بحث بین زن و شوهرها زیاد است و گاهی اوقات واقعا هیچ راهی برای جلوگیری از شروع این مشکلات نیست اما اینطور هم نباید باشد که مدام پیش خودتان بگویید هر روزمان با دعوا می گذرد!

اگر مشکلات و اختلافات برطرف نشوند، به مرور زمان باعث می شود دو طرف به هم احترام نگذاشته و سلامت رابطه حسابی تحت تاثیر قرار می گیرد.

9. نیازهایتان برطرف نمی شوند.

در یک رابطه سالم طرفین باید فعالانه برای بهبود رابطه و ارتباط شان تلاش کنند. وقتی حد و مرزها از بین می روند، احساس ناراحتی و دلخوری پیش می آید.

اگر روز و شب تان شده فکر کردن به داشتن یک رابطه عالی با فردی عالی، پس باید بگوییم احتمالا وقت تجدید نظر درباره رابطه کنونی فرا رسیده است.

10. مدام به فکر پایان داده به رابطه هستید؟

معمولا زن و شوهرها به ندرت (تکرار می کنیم، به ندرت) به این فکر می افتند که دیگر نمی توانند یک دیگر را تحمل کرده و باید از هم جدا شوند. در روابط نباید مدام انتظار تغییر از فرد مقابل را داشته باشید.

اگر اصلا نمی توانید آینده تان را در حالی تصور کنید که در کنار این فرد هستید، متاسفانه باید بگوییم زمان پایان دادن به این رابطه رسیده است.

11. هر کدام اهداف متفاوتی را دنبال می کنید.

اگر موقعی که خوشحال هستید، به یکی از اهداف خود رسیده و آن را جشن می گیرید، همسری دارید که حامی تان بوده و همراه با شما این موفقیت را جشن می گیرد، باید بگویم که یکی از بهترین و لذت بخش ترین روابط دنیا را تجربه می کنید.

مشکل از آن جایی شروع می شود که هر کدام خواسته و اهداف متفاوتی داشته و اصلا از یکدیگر حمایت نمی کنند. هر چقدر هم که مواظب یکدیگر بوده و برای هم اهمیت قائل باشید، اگر در زندگی اهداف یکسانی را دنبال نکنید، احتمالا آینده سختی در انتظارتان خواهد بود.

اگر خوشحالی یکدیگر اصلا برایتان مهم نیست و از این بابت هیچ اقدامی نمی کنید، احتمالا خیلی زود در رابطه با یک دو راهی مهم و سرنوشت ساز می رسید.

نکته آخر

با این که نشانه های گفته شده همگی علائم نگران کننده و تجربیات منفی هستند، اما به خودی خود تعیین کننده پایان رابطه نیستند؛ البته به شرط این که وضعیت تغییر کند.

سعی کنید چشم اندازتان نسبت به این مسائل را تغییر داده و به دنبال راهکار برای بهبود روابط و کمتر کردن درگیری ها باشید.

زن و شوهرهایی که در چرخه های منفی اسیر شده اند و به نظرشان هیچ راهی برای فرار ندارند، می توانند از متخصص و مشاور کمک بگیرند.

در نهایت نیز توصیه می کنیم این دو سوال را از خودتان بپرسید: اگر مشکل بین مان برطرف شود، آیا هنوز هم عاشق همسرم هستم، احترام زیادی برایش قائل هستم و به او اعتماد دارم؟ هنوز نقطه مشترک مهمی بین مان وجود دارد؟ باید حتما به این دو سوال جواب دهید چرا که درست کردن رابطه اصلا کار آسانی نیست.