حس بویایی یکی از حواس اصلی است که نقش بسیار مهمی در زندگی روزمره ایفا میکند. این حس، به فرد کمک میکند تا طعم و بوی مواد، غذاهای سالم را از غذاهای ناسالم تشخیص داده و مواد ضدعفونی کننده و مضر را شناسایی کند. همچنین، حس بویایی نقش بسیار مهمی تعیین وضعیت سلامت جسمی ایفا میکند.
از بین رفتن حس بویایی میتواند مشکلات و مشقتهایی را برای فرد به وجود آورد. همچنین میتواند تأثیرات روانی نیز داشته باشد، زیرا این حس به افراد احساس راحتی و لذت میدهد و از طریق حافظه بویایی به خاطرهها و اتفاقات گذشته مرتبط میشود.
به طور کلی، از بین رفتن حس بویایی میتواند کیفیت زندگی و رفاه روحی و جسمی فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به او مشکلاتی را تحمیل کند. به همین دلیل است که در قانون مجازات اسلامی، منافع اعضای بدن نیز توجه شده و از بین رفتن آن را مستحق پرداخت دیه میداند.
دیه و انواع آن
دیه، به عنوان یک شکل از جبران خسارت در نظام حقوقی، مفهومی پیچیده و مهم است که در بسیاری از جوامع و سیستمهای حقوقی وجود دارد. این مفهوم اصطلاحا به پرداخت یک مبلغ مالی به قربانی یا خانواده قربانی به عنوان جبران برای خسارتهای جسمی یا روانی که به آنها وارد شده است، اشاره دارد.
دیه میتواند به عنوان یک جریمه مالی برای جبران خسارتهای ناشی از جنایتی که توسط مرتکب انجام شده است، تلقی شود. همچنین پرداخت این مبلغ به قربانی اجازه میدهد تا از آن برای پوشش هزینههای مربوط به درمان یا بازسازی جسمی خود استفاده کند. این امر به طور مستقیم به بهبود وضعیت قربانی و کمک به بازسازی زندگیاش کمک میکند.
در بعضی موارد، دیه به عنوان جایگزینی برای مجازات قصاص (مثل حبس یا اعدام) اعمال میشود، در حالی که در بعضی موارد دیگر، دیه به تنهایی به عنوان مجازات اصلی برای جنایت مورد نظر استفاده میشود.
مثلا در مواردی مثل از بین رفتن بویایی، دیه خود مجازات فرد است و اگر بر اثر جنایت عمدی رخ داده باشد، در کنار آن مجازات زندان نیز قرار میگیرد. اما به طور کلی در این موارد، قصاص جایی ندارد.
در قانون مجازات اسلامی، دیه به سه دسته اصلی تقسیم میشود که عبارتند از:
- دیه جان یا نفس: این دیه مربوط به جبران خسارتهای جسمی است که به دلیل قتل یا کشتن یک فرد وارد میشود. مقدار این دیه معمولا توسط قوانین مربوطه تعیین میشود.
- دیه اعضا: این دیه مربوط به خسارتهای جسمی است که به اعضای بدن افراد وارد میشود، مانند شکستگیها، صدمات و غیره. مقدار این دیه نیز معمولاً توسط قوانین مربوطه مشخص میشود و ممکن است بر اساس نوع و شدت خسارت تغییر کند.
- دیه منافع: این دیه مربوط به جبران خسارتهایی است که به منافع و حقوق غیرمادی افراد وارد میشود. به عنوان مثال، اگر یک فرد بر اثر حادثه حس بویایی خود را از دست بدهد، دیه منافع به او پرداخت خواهد شد.
در بسیاری از حالات، مقدار دیه به صورت مالی تعیین میشود و ممکن است بسته به قوانین و مقررات مختلف و همچنین شرایط و وضعیتهای ویژه متفاوت باشد.
همچنین، امکان مذاکره و توافق بین طرفین برای تعیین مقدار دیه نیز وجود دارد، به شرطی که این توافقات با قوانین و مقررات مربوطه سازگار باشند و حقوق افراد را به نحو معقولی تضمین کنند.
دیه از بین رفتن حس بویایی
از جمله خسارتهایی که ممکن است باعث دیه پرداخت شود، از بین بردن منافع اصلی اعضا مانند حس بویایی است. حس بویایی، یکی از حواس مهمی است که برای زندگی روزمره انسان لازم است.
این حس نه تنها در شناسایی غذاها و مواد، بلکه در تشخیص مواد زیانآور و حتی در تعیین وضعیت سلامت جسمی و روانی فرد نیز نقش دارد. بنابراین، از دست رفتن حس بویایی میتواند تأثیرات گستردهای بر زندگی فرد داشته باشد.
قانون مجازات اسلامی، مبحث دیه بویایی را به طور دقیق مشخص کرده است. به طور خاص، ماده ۶۹۳ این قانون به از دست رفتن حس بویایی اشاره میکند. در این ماده آمده است: «از بین بردن کامل بویایی، موجب دیه کامل است و از بین بردن قسمتی از آن، ارش دارد. تبصره – اگر در اثر جنایت، بویایی یکی از دو سوراخ بینی به طور کامل از بین برود نصف دیه کامل دارد.»
این ماده قانونی نشان میدهد که از دیدگاه حقوقی، از دست رفتن حس بویایی به عنوان یک خسارت جدی مورد توجه قرار گرفته است و برای جبران آن، مقررات واضحی وجود دارد که افراد میبایست آن را رعایت کنند.
در مواردی که بویایی به طور کامل از بین برود یا بویایی یکی از سوراخهای بینی از بین برود، مقدار دیه به صورت معین مشخص شده است.
یعنی اگر بویایی هر دو سوراخ بینی از بین برود، مقدار دیه برابر با ۹۰۰ میلیون تومان و اگر تنها بویایی یکی از سوراخهای بینی از بین رفته باشد، مقدار آن به ۴۵۰ میلیون تومان تعیین خواهد شد.
ارش از بین رفتن بویایی
مفهوم ارش در قانون، به دیهای اشاره دارد که مقدار آن در قوانین معین نشده است و تعیین آن به عهده قاضی است. در واقع، قاضی بر اساس شرایط و احوال موجود در پرونده، با توجه به نظر کارشناس و ارزیابی میزان خسارت وارده به حس بویایی، مقدار دیه را تعیین میکند.
به عبارت دیگر، ارش به عنوان یک نوع دیه است که مقدار آن توسط قاضی با توجه به تحلیل دقیق و شفاف از وضعیت حاکم در پرونده و ارزیابی موارد فنی و پزشکی مرتبط، مشخص میشود. این مقدار ممکن است با توجه به شرایط متفاوت، از پرونده به پرونده متغیر باشد.
دیه و ارش، دو مفهوم قانونی است که در جبران خسارات جسمی و غیرمادی در نظام حقوقی مورد استفاده قرار میگیرد. وقتی حس بویایی یک فرد به طور کامل از بین برود، یعنی هر دو سوراخ بینی از عملکرد خود باز میمانند، دیه به مبلغ ۹۰۰ میلیون تومان تعیین میشود.
اما اگر فرد بخشی از حس بویایی خود را از دست بدهد، مقدار دیه به صورت ارش تعیین میشود که بسته به مقدار و شدت از دست دادن حس بویایی، به عنوان جبران به قربانی پرداخت میشود.
از بین رفتن حس بویایی به دلیل از بین رفتن بینی
ماده ۶۹۴ قانون مجازات اسلامی، مقررات مربوط به دیه و ارش، در مواردی که حس بویایی به علت بریدن یا از بین بردن بینی یا جرم دیگری به طور کامل از دست برود یا کاهش یابد را شرح میدهد.
در این ماده آمده است: «هرگاه در اثر بریدن یا از بین بردن بینی یا جنایت دیگری بویایی نیز از بین برود یا نقصان یابد هر جنایت. دیه یا ارش جداگانه دارد.»
به عبارت دیگر، این ماده بیان میکند که هر گونه جنایتی که منجر به از دست رفتن حس بویایی شود، مستلزم پرداخت دیه یا ارش جداگانه است.
در واقع، اگر بینی فرد به طور کامل بریده شود و با این عمل حس بویایی فرد به طور کامل از بین برود، مبلغ دیه معین و پرداختی توسط مرتکب جرم به قربانی ۹۰۰ میلیون تومان برای بریدن بینی و 900 میلیون برای از بین رفتن حس بویایی خواهد بود.
یعنی برای هر جرم یک دیه کامل تعیین میشود. اما اگر فقط بخشی از حس بویایی از بین برود یا کاهش یابد، قاضی برای آن مقدار ارش تعیین کرده و باید به قربانی پرداخت شود.
این مبلغ معمولا بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق و شفاف از میزان خسارت وارده به حس بویایی و با توجه به نظر کارشناسان مربوطه تعیین میشود. در واقع از بین بردن بینی و از بین بردن حس بویایی دو جرم متمایز هستند و به تبع شکایت از آن، مجازات هر کدام به صورت جداگانه تعیین و اعمال میشود.
مهلت پرداخت دیه بویایی
مهلت پرداخت دیه به نوع جرم ارتکابی بستگی دارد. به طور کلی، قانون سه نوع جرم را تشریح میکند:
- جرم عمدی: شامل جرمهایی است که فرد با قصد انجام کار مجرمانه و با آگاهی از عواقب آن، آن را انجام میدهد. در جرایم عمدی، مهلت پرداخت دیه یک سال قمری از زمان صدور رای دادگاه است. در صورت عدم پرداخت در مهلت مقرر، عواقبی مانند حکم جلب یا توقیف اموال برای مرتکب فراهم میشود.
- جرم شبه عمد: که در آن، فرد قصد آسیب زدن یا آسیب رساندن به دیگران را ندارد، اما به طور غیرمستقیم عمل مجرمانه انجام میدهد. در جرایم شبه عمدی، مهلت پرداخت دیه دو سال قمری از زمان ارتکاب جرم تعیین میشود، و مرتکب باید در هر سال نیمی از مبلغ دیه را پرداخت کند.
- جرائم خطای محض: که مرتکب نه قصد انجام جرم و نه قصد نتیجه آن را دارد، مثلاً در شرایط خواب یا بیهوشی عمل مجرمانه را انجام میدهد. در جرایم خطای محض، مهلت پرداخت دیه سه سال قمری از تاریخ جرم است. همچنین، طرفین میتوانند در خصوص زمان پرداخت دیه با هم توافق کنند، و عدم پرداخت دیه نیز به همان شکلی که برای جرایم دیگر تبیین شده، عواقبی را به دنبال دارد.