به تازگی مقاله ای منتشر شده است که نشان می دهد خطر افت قدرت شناختی و آسیب دیدگی مغز بیشتر آن دسته از افرادی را تهدید می کند که هم فشار خون شان بالا است و هم دچار بی خوابی هستند.
بی خوابی، فشار خون بالا و آسیب دیدگی مغز؛ پیش زمینه
منظور از بی خوابی این است که فرد در طول شبانه روز کمتر از هفت ساعت استراحت کند.
بر اساس شواهد به دست آمده از آزمایش های قبلی، یک رابطه مستقیم بین کاهش مدت زمان خواب و افزایش ریسک ابتلا به زوال عقل و افت قدرت شناختی وجود دارد.
قدرت شناختی یا مهارت شناختی به توانایی های فرد در پردازش افکار و انجام کارهای ذهنی گفته می شود.
با این حال، این اولین مطالعه ای است که تاثیر همزمان دو عامل نداشتن خواب راحت و فشار خون بالا بر سلامت مغز را بررسی می کند.
درباره مطالعه
محققان با انجام این مطالعه قصد داشتند رابطه بین فشار خون بالا و بی خوابی و تاثیر آن بر قدرت شناختی و سلامت مغز را بررسی کنند.
به همین منظور، از اطلاعات مربوط به 682 نفر استفاده کردند. این افراد در یک مطالعه دیگر شرکت کرده بودند. از آن ها خواسته شده بود تا به سوالاتی درباره خواب در طول شبانه روز، مدت زمان خواب، فشار خون و تست قدرت شناختی جواب دهند.
تعداد 637 نفر از شرکت کنندگان هم ام آر آی انجام دادند. عوامل ژنتیکی، بالینی و دموگرافیک هم در نظر گرفته شد.
یافته های مطالعه
به گفته نویسنده ارشد این مطالعه، “خواب کم در افرادی که فشار خون شان بالا است، یک پوینت منفی حساب می شود؛ از آن جهت که قدرت شناختی شان را کم کرده و مغزشان بیشتر آسیب می بیند.”
نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که بی خوابی در افرادی که فشار خون شان بالا است، منجر به افت عملکرد مغز می شود.
علاوه بر این، نشانگرهای مرتبط با آسیب دیدگی مغز در اسکن مغزی این افراد مشاهده شد. حتی سرعت پیری مغز هم در این افراد زیاد شده بود.
جالب است که افرادی که فشار خونشان نرمال بود، هیچ کدام از این مشکلات را نداشتند.
علاوه بر این، 16 درصد از شرکت کنندگان به آپنه خواب انسدادی مبتلا بودند. تقریبا یک چهارم از آن ها هم هر شب قرص مصرف می کردند.
به گفته محققان، “نباید فراموش کرد که مشکلات خواب و پرفشاری خون را می توان درمان کرد. پس با حل این دو مشکل می توان سلامت مغز را هم تضمین کرد. علاوه بر این، به کمک روش هایی که برای کم کردن فشار خون و مشکل بی خوابی وجود دارند، می توانیم جلوی بروز اختلال های شناختی را گرفته و یا حداقل زمان آغازشان را به تاخیر بیندازیم.”
