اگر شما یک مادر هستید و باید در خانه مواظب بچه هایتان باشید، مسلما می دانید که اجرای نقشتان با خوشی تان ارتباط مستقیم دارد؛ این مسئله هیچ ارتباطی به میزان علاقه به فرزندتان ندارد. مراقبت از فرزندان از نظر احساسی کار سختی است. ممکن است احساس منزوی بودن و افسردگی هم به سراغ تان بیاید. با ادامه مقاله همراه دکتر چک باشید…

تنها شما نیستید که به عنوان مادر خانه دار (SAHM) احساس خوبی نسبت به نقش تان ندارید. در بسیاری از زنان این شرایط وخیم تر می شود و در نهایت افسردگی بالینی آزارشان می دهد. با توجه به گزارشی که اخیرا در این راستا منتشر شده است، مشخص شد که زنان خانه دار بیش از زنان شاغل در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند.

(علاوه بر زنان خانه دار، مردان خانه دار هم با مشکلاتی متعددی مواجه می شوند. اما ما در اینجا تلاش کردیم تا اطلاعاتی راجع به زنان خانه دار ارائه کنیم زیرا این وظیفه بیشتر برعهده زنان است و آن ها تقریبا دو برابر مردان در معرض ابتلا به افسردگی هستند.)

فرقی ندارد که زنان خانه دار افسرده باشند یا خیر؛ اغلب اوقات پیش خود فکر می کنند که وظایف شان را به اشتباه انجام داده اند یا این که در وظایف خود کوتاهی کرده اند. همه این تفکرات در قالب “بهتر است من این کار را انجام دهم” اجرا می شود. مثلا بهتر است که علت بدخوابی فرزند نوجوانم را پیدا کنم. زمانی که این تفکرات به سراغ مادران می آید غمگین می شوند و حتی به مرور زمان باعث افسردگی شان می شود.

با وجود این که  خانم های خانه دار بر فاکتورهایی که باعث افسردگی شان می شود کنترلی ندارند (مثل این که چرا فرزندتان شب ها از خواب بیدار می شود)، اما فراموش نکنید که افکار نقش موثری در تغییر این شرایط دارد. پیش خود تمرین کنید تا به مرور زمان شرایط ذهنی تان بهتر شود.

در قسمت بعد به متداول ترین “باید” ها که زنان خانه دار پیش خود فکر می کنند، و همین طور نحوه مقابله با آن ها اشاره می کنیم.

تمام وقت باید پیش فرزندانم باشم.

وقت گذراندن در کنار فرزندان – حتی زمانی که فرزندانتان را پیش از زندگی خودتان دوست دارید – کار آسانی نیست چرا که شما روز و شب در حال مراقبت از آن ها هستید. کاملا طبیعی است که بخواهید زمانی را، هر چند برای مدت کوتاه، از فرزندان خود دور باشید – هر شخصی به استراحت نیاز دارد. درحقیقت حتی زمانی که مشکل مالی در خانواده وجود نداشته باشد، باز هم زن ترجیح می دهد تا در مکانی مشغول به کار شود. دلیل این خواسته آن ها هم این است که دوست دارند زمانی مسئول به انجام وظایف خود نباشند.

من هم باید مانند سایر مادرها باشم.

احتمالا خودتان را با مادرهای دیگر – از جمله زنانی که شاغل هستند – مقایسه می کنید و احساس می کنید که بدبخت هستید و هیچ کاری نمی توانید انجام نمی دهید. حتما پیش خودتان می گویید که “من حتی شاغل هم نیستم! با این وجود باید خانه ام همیشه تمیز باشد و بتوانم تولدهای بی نظیری را برای فرزندانم برنامه ریزی کنم.” ، اما حقیقت این است که در دنیای واقعی هیچ مادری نمی تواند همه این کارها را با هم انجام دهد.

توصیه می کنیم که در این زمینه با مادران دیگر مشورت کنید. مادران به نحوی با این قضیه برخورد می کنند که انگار فقط آن ها هستند که از این شرایط نگران هستند اما بدون هیچ عواقب و نتایج بدی می توانید با مادران دیگر هم درباره تجربیات شان سئوال بپرسید. مسلما همسر من هم می تواند با همسر همکارش صحبت کند و درباره مشکلاتی که او هم با آن دست و پنجه نرم می کند بپرسد – مشخص شده است که صحبت کردن با همسر همکار در نهایت نتایج بهتری نسبت به صحبت کردن با همسر خود فرد دارد (تصور کنید!).

باید نقش مادری خود را به خوبی اجرا کنم.

مادری کردن برای فرزندان آن هم به صورت تمام وقت معمولا به عنوان کاری با لطافت و عالی شناخته می شود. همیشه شنیده ایم که والدین سن و سال دار دیگر می گویند که “از لحظه لحظه زندگی خود لذت ببرید” و “این دوران بسیار سریع می گذرند”. شنیدن این حرف ها به مادر این حس را القا می کند که باید احساس آرامش را در خانه ایجاد کند و این وظیفه بر دوش او قرار دارد. اگر احساس کنید که چیزی کم و کسر است سریع به خودتان شک می کنید و مشکل را از خودتان می دانید.

نقش مادر

درحقیقت، نقش مادری، نقشی مهم و تاثیرگذار است و به طور جامع فرد را تعریف نمی کند. تا قبل از این که مادر شوید، نقش دختر و فردی ساده را داشتید و کاملا طبیعی است که در زمان اجرای خواسته ها و توقعات فرزندان تان، به عنوان زن خانه دار، قسمت هایی از وجودتان را در این راه بگذارید. سعی کنید به دنبال شرکت در فعالیت هایی باشید که از انجام آن ها لذت ببرید.

باید شادتر و سرحال تر باشم.

باور مردم بر این است که مادرها هرگز نباید غمگین (چه برسه به افسرده) باشند. اگر به تبلیغات تلویزیونی توجه کرده باشید حتما دیده اید که مادران همیشه لبخند می زنند (مگر این که تبلیغ مربوط به داروهای ضدافسردگی باشد). درواقع عوامل زیادی بر خلق و خوی شما تاثیر می گذارند؛ فاکتورهایی مانند شرایط محیطی، تصورات ذهنی، سطح انرژی و مسائلی از این قبیل.

مسلما هدف اصلی مادران این است که همواره احساس خوبی داشته باشند و این حس را به فرزندان خود هم القا کنند اما گاهی اوقات این شرایط کمی تغییر می کند. در این شرایط مادر نباید هرگز خودش را سرزنش کند. فراموش نکنید که زیبایی ظاهری اهمیت زیادی دارد؛ پس سعی کنید برای هر مناسبتی (و یا به طور کلی هر جایی) زیبا ظاهر شوید. یکی از راه هایی که می توان حالت افسردگی و ناراحتی را از خود دور کرد، گردش با دوستان و اعضای خانواده است. چطور است یک برنامه شاد خانوادگی را برای آخر هفته خود برنامه ریزی کنید؟

نیازهای فرزندانم مهم تر از نیازهای خودم است.

هیچ شکی در این مورد وجود ندارد که والدین همگی حاضرند تا خواسته های خود را فدای خواسته های فرزندان شان کنند. حتی با وجود پیشرفت های زیادی که در زمینه زایمان و به دنیا آوردن نوزاد صورت گرفته است، اما باز هم خطرات زیادی مادران را تهدید می کند. شب های زیادی را فدای مراقبت از کودک تازه به دنیا آمده می کنید. حتی برای غذا درست کردن و دوش گرفتن هم وقت کافی ندارید و باید اول نیازهای کودک را برطرف کنید.

در همین شرایطی که مشغول رسیدگی به فرزندتان هستید کاملا فراموش می کنید که خودتان هم خواسته و نیازهایی دارید. حتی بقیه افراد هم فراموش می کنند که شما هم به تفریح و استراحت نیاز دارید. اما حقیقت این است که حتی مادرهای بزرگ و سرسخت هم انسان هستند و مسلما اگر به نیازهایشان توجه نشود آزار می بینند.

نیازهای شما به عنوان یک مادر چیست؟ به نظر شما با توجه به چه راهکاری می توان هم به نیازهای کودک و هم نیازهای خودتان رسیدگی کنید؟

اجرای نقش مادری کار آسانی است.

مسلما والدین وظیفه سنگینی را برعهده دارند. این نقش از نظر جسمانی، روحی و احساسی پدر و مادر را خسته می کند. سخت تر این است که حتی برای روزهای استراحت یا مریضی هم هیچ پولی دریافت نمی کنید. حتی بزرگ کردن بچه های “کم توقع” هم مانند یک دوی ماراتن “ساده” است. پس اجرای کامل نقش مادری کار آسانی نیست.

راهکارهایی برای کم کردن وظایف تان به عنوان مادر وجود دارد. مثلا اگر فرزندان تان به اندازه کافی بزرگ شده باشند و دیگر نیاز به مراقبت شما ندارند، می توانید یک سری از وظایف سخت را به آن ها بسپارید. موثر بودن این راهکارها کاملا ثابت شده است؛ از او بخواهید تا میز را تمیز کند، ظرف های ماشین ظرفشویی را خالی کند یا کیسه زباله را بیرون بگذارد.

باید مادر سپاسگذارتری باشم.

به طور حتم تمام انسان ها باید شکرگذار نعمت های خود باشند اما زمانی که می گویید “باید مادر سپاس گذاری باشم”، در حقیقت دارید به نوعی به خودتان اعتراض – درنتیجه کار اشتباهی که انجام داده اید – می کنید. بهتر است شیوه صحبت کردن با خودتان را تغییر دهید؛ مثلا اینطور بگویید: من دوست دارم که به مادر سپاس گذاری تبدیل شوم. زمانی که لحن گفتاری تان را از حالت اعتراض و شکایت به حالت ترجیح دادن تغییر می دهید، نه تنها تقصیر و گناه را از خودتان پاک می کنید، بلکه سریع تر به خواسته های خود می رسید.

افسردگی مادران

دعوت نامه ای برایتان ارسال شده است تا خود را از محدوده “بایدها” خارج کنید: همین امروز دست به کار شوید و زما هایی که به خودتان می گویید که باید این کار را انجام دهم را یادداشت کنید. درباره آن ها از خود سئوال بپرسید – درسته که شما “باید” این کارها را انجام دهید؟ – و سعی کنید خود را از بند این محدودیت ها رها کنید. سعی کنید “بایدهای” جدیدی را با توجه به خواسته هایتان برای خود تعیین کنید.


مطالب مرتبط رو هم مطالعه کنید :

قضاوت دیگران ، اول از همه به خودتان آسیب میزند!
سرترالین : داروی ضد افسردگی که قبل از درمان افسردگی باعث کاهش اضطراب می شود
آیا شما هم فردی مضطرب هستید؟ 11 روش درمان اضطراب و استرس را بخوانید

 

منبع : webmd