آیا گاهی در زندگی تجاری خود احساس تظاهر میکنید؟ مثلا تظاهر به اصالت داشتن ، قابل اعتماد و با اعتماد به نفس بودن کنید اما در واقع چنین احساسی نداشته باشید؟
مثلا در کارتان ارتقا پیدا کرده اید، برای کار و دستاوردهایتان تصدیق شده اید و با این حال احساس فریبکاری دارید و درمورد ارزش و عزت نفس خود اطمینان ندارید؟
روانشناسان  این حالت را « سندرم ایمپاستر» نام نهادند.

بر اساس فرهنگ لغات آکسفورد، سندرم ایمپاستر :
“عدم توانایی مداوم در باور به اینکه موفقیت فرد، شایسته ی اوست یا اینکه این موفقیت به طور صحیح حاصل تلاش و مهارت های شخصی فرد بوده است و این عدم توانایی منجر به افزایش خطر اضطراب می شود.” است.

بر اساس« مجله روانشناسی امروز (psychology today)» سندرم ایمپاستر یک اختلال واقعی نیست، بلکه بیشتر یک اصطلاح روانشناسی است که به یک الگوی رفتاری اشاره دارد. این اصطلاح درسال 1978 ابداع شد ؛زمانی که روانشناسان بالینی« پائولین کلنس» و «سوزان ایمس »دریافتند که علیرغم شواهد بیرونی کافی در مورد دستاوردها، افراد مبتلا به سندرم ایمپاستر همچنان بر این باورند که لیاقت موفقیت را ندارند. آنها همچنین خاطرنشان کردند که این سندرم در زنان رایج تر است.
با اینکه این یک اختلال نیست، می تواند باعث استرس، اضطراب، کمبود اعتماد به نفس و حتی در برخی موارد افسردگی شود. اکنون که همه تعاریف را داریم، اگر شما یکی از افرادی هستید که این سندرم را احساس میکنند، خوش‌بین باشید، زیرا کارهای بسیاری برای بهبود و شکست آن وجود دارد.

5 راه شکست سندرم ایمپاستر

1- دانش و دستاورد های خود را درک کنید

برای بررسی و مرور ویژگی های مثبت، افتخارات حرفه ای و شهرت خود وقت بگذارید. درمورد خودتان در اینترنت جستجو کنید . چگونگی توصیف دیگران از خودتان و پیشبرد کارتان را مشاهده نمایید. موتورهای جستجو به سادگی همانچه که خلق میکنید ،منتشر میکنند، هیچ چیزی را کم و زیاد نمی کنند. هر آنچه در اینترنت میابید ،برند عمومی شماست.

2- به تجربیات جدید ارزش ها و دیدگاه هایتان درمورد زندگی ، خوش آمد گویید

تجربیات بزرگترین معلم ما هستند. به گروه ها، فعالیت ها و کارهای داوطلبانه ای که تا به حال انجام داده اید، فکر کنید و اینکه چگونه آنها شما را تغییر داده و تقویت کرده اند. چه درس هایی گرفته اید؟ کدام یک از افراد شما را تحت تاثیر قرار داده اند و چگونه آنها زندگیتان را بهتر کرده اند؟ با تجربیات و مشارکت هایتان، احساس واقعی به خودتان را پیدا کنید .

3- با ترس خود روبرو شوید

از چه چیزی می ترسید؟
بیشتر افراد لحظات یا مواقعی را تجربه خواهند کرد که در آن 100% به خود اطمینان ندارند. ممکن است مواقعی احساس خوبی نداشته باشید و شک به خود می تواند یک واکنش طبیعی باشد. همیشه زمینه احساسات خود را در نظر بگیرید. به سیستم حمایتی خود دست یابید . با همکار قابل اعتمادی که  می توانید با او صادقانه صحبت کنید، کسی که شما را می شناسد و بازخورد صادقانه و سازنده ای به شما می دهد، برنامه ناهار یا قهوه ترتیب دهید و اگر نزدیک شما نیست با او تماس بگیرید. ترس و فوبیا می تواند ناتوان کننده باشد و از موفقیت حرفه ای شما جلوگیری کند. بنابراین شناسایی ترس ها، روبرو شدن با آنها و در صورت لزوم جستجو برای کمک حرفه ای، مهم است. واقعیت این است بیشتر ما ترس هایی داریم، اما بیشتر این ترس ها موقت بوده و بر اساس واقعیت نیستند و می‌توانند از بین بروند.

4- عزت نفس خود را بسازید، قوت دهید و بالا ببرید

مراقبت از خودمان برای حفظ سلامت کلی ما ضروری است. تعادل و میانه روی به ما کمک می کند تا تصویر کلی آینده خود، فعالیت ها و مسئولیت های روزانه مان را مدیریت کنیم. احساس ما به خودمان پایه ای برای احساس اصالت و نه احساس متظاهر بودن است. همه ما چرخه های چالش، تغییر و درگیری را پشت سر می گذاریم اما میتوانیم با نحوه مراقبت جسمی، ذهنی و روحی به آنها پایان دهیم. مدیریت زمان و مهارت های متعد می تواند باعث ثبات عزت نفس ما شود. هوشیار باشید، سرگرمی جدید ایجاد کنید، زمان بیشتری را به خانواده، دوستان، مسافرت و کارهای داوطلبانه اختصاص دهید، مهربانی را تمرین کنید، نظم داشته باشید و کارها را اولویت بندی کنید. کارهایی انجام دهید که احساس اصیل بودن در شما برانگیزند.

5- نگرش همه چیز است

قدردانی کلمه ای است که باید به آن عمل کنید. برای هر روزی که زنده هستید و تمام فرصت هایی که به دست می آورید سپاسگزار و قدردان باشید. قدرت ها، احساسات و ارزش هایمان، نگرش و اعمال ما در درون ما هستند . بیشتر چیزهایی که بر آنها قدرتی نداریم :مردم، مکان ها، رویدادها و اتفاقات بیرون از ما هستند. هنگامی که این را متوجه می شویم ، تمرکز و انرژی خود را تا جایی تغییر میدهیم که قدرت هایمان به بهترین وجه اعمال میشوند، می توانیم از زندگی خود لذت ببریم، به دیگران کمک کرده و عزت نفس خود را تقویت کنیم.
به طور مثال شخصی در سال 2016  تصمیم گرفت از فلوریدا، جایی که بیشتر زندگی اش را در آن گذرانده،برای زندگی به کلرادو برود که همیشه تحت تاثیر قرارش میداد. او احساس کرد  این شرایط متناسب با اهداف و سبک زندگی اش است. این یک تصمیم شجاعانه و بزرگسالانه بود که روح و نگرش او را کاملا زنده کرد و از ایجاد تغییر فکری قابل توجه نترسید.
سندرم ایمپاستر واقعی است و بسیاری از حوزه های زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهد. این وظیفه ما است که بدانیم نیازهای ما به ارزش ها و اصالت چیست، تا بتوانیم نسبت به ذات خود درست زندگی کنیم.
نقاب از چهره بردارید و مهربانی، زیبایی و فوق العاده بودنتان را به رخ بکشید.


مطالب مرتبط رو از دست ندید :

اختلال اسکیزوافکتیو چیست ؟ علائم ، علت ها و روش های درمانی آن
استرس کار چگونه بر زندگی خانوادگی زنان و سلامت قلب آن ها تأثیر می‌گذارد
13 راز مادران هلندی برای داشتن فرزند شاد

 

منبع: smallbiztrends.com